news

بازار در سایه تعلیق: بورس متاثر از تصمیمی سرنوشت‌ساز

1404-01-21 11:00:00


image

در کوچه‌های خاکستری بازار سرمایه، سکوتی سنگین سایه افکنده‌است. گویی همه چیز در انتظار یک زمزمه است؛ زمزمه‌ای که شاید از پشت درهای بسته مذاکرات به گوش برسد. در روزهایی که بوی تصمیمات بزرگ به مشام می‌رسد، بورس تهران نفس در سینه حبس کرده‌ و دست از جنبش کشیده است.


معامله‌گران دیگر بر اساس تحلیل‌های مالی پیش نمی‌روند بلکه چشم به افق‌های سیاسی دوخته‌اند؛ به هر لبخند دیپلماتیکی که می‌تواند جهتی تازه به شاخص‌ها بدهد یا به هر سخن سرد و تهدیدآمیز که موجی از عقب‌نشینی روانه بازار می‌کند. این حالت انتظار نه تنها معاملات را کند کرده بلکه به نوعی رکود روانی در میان فعالان بازار دامن زده است.


بازار سرمایه ایران در برزخی میان انتظار و تردید به‌سر می‌برد. بلاتکلیفی حاصل از اظهارات متناقض مقامات داخلی و خارجی درباره مذاکرات، سرمایه‌گذاران را در وضعیت تصمیم‌ناپذیری قرار داده است.


از سویی امیدهایی به آغاز گفت‌وگوها مطرح می‌شود؛ زمزمه‌هایی از نزدیک‌شدن مواضع. اما بلافاصله با نطقی هشداردهنده یا تنشی تازه این امیدها رنگ می‌بازند. بازار به طرز غریبی در معرض امواج این اخبار متضاد قرار دارد. در برخی روزها سهامی که از خبرهای مثبت تغذیه می‌کنند، به سرعت صف خرید تشکیل می‌دهند و در روزی دیگر، همان نمادها به‌دلیل یک جمله مبهم، به دام رکود می‌افتند.


از منظر عدد و رقم هم نشانه‌ها گویاست. ارزش معاملات خرد در روزهایی که احتمال گفت‌وگو افزایش یافته، جان گرفته اما در مقاطعی که تردیدها پررنگ‌تر بوده‌اند، با افت قابل توجهی مواجه شده است. ورود و خروج پول از صندوق‌های درآمد ثابت و طلا نیز به‌خوبی نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران هنوز تصمیم قطعی برای ماندن یا رفتن نگرفته‌اند.


اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. در دل بازار یک ناهمخوانی بنیادین در حال رسوب است؛ شکاف‌هایی که ناشی از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی داخلی هستند. فاصله نرخ ارز توافقی با بازار آزاد، ناپایداری در نرخ بهره بین‌بانکی و نبود راهبردی شفاف از سوی نهادهای تصمیم‌گیر فضایی آشفته و بی‌افق ایجاد کرده‌اند. در چنین شرایطی حتی پتانسیل بالای رشد بازار به‌دلیل عقب‌ماندگی تاریخی آن، نمی‌تواند به تنهایی عامل تحول باشد.


آنجا که قیمت دلار، مسکن و طلا طی دو سال اخیر پرواز کرده‌اند؛ بورس تهران هنوز در جایگاه دیروز ایستاده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بازار در بسیاری از نمادها دچار خفگی ارزشی شده و در صورت روشن‌شدن افق سیاسی، این فشار می‌تواند به رشدی ناگهانی بینجامد.


در آخر آنچه بیش از نبود توافق، بازار را در حالت بی‌تصمیمی فرو برده، غیاب یک اراده‌ روشن برای تعیین تکلیف است. تا زمانی که سیگنالی قطعی به بازار داده نشود (یا برای امید یا برای احتیاط) این وضعیت ناپایدار ادامه خواهد داشت. معامله‌گران در خلأ تصمیمات کلان، تنها نظاره‌گر موج‌هایی خواهند بود که با هر خبر آنان را به این سو و آن سو می‌کشانند.


شاید تا آمدن آن تصمیم بزرگ، بازار همچنان در همان نقطه‌ای بماند که اکنون ایستاده است: مرزی باریک میان بیم و امید.


image
مجله های مرتبط